سه سطح از استنباط وجود دارد؛ سطح استظهاری، سطح استنباطی، سطح استنطاقی. در فقه متداول، استظهار و استنباط طی شده، اما استنطاق نشده است.
سطح اول؛ #استظهار است، استظهار یعنی هر چه در آیات و روایات آمده است، دلالت مطابقی این آیات و روایات به دست میآید.
سطح دوم؛ #استنباط است؛ این پیچیدهتر است از آنچه که از آیات و روایات استظهار میشود. وقتی تمام کلیات و اصول دانسته شد، یک فرع و مصداقی می آید؛ فقیه باید بتواند تشخیص دهد که این مصداق کدامیک از این اصول است که استظهار کرده است؛ لذا گفته می شود استنباط رد الفروع الی الاصول است.
سطح سوم و مرحله بالاتر؛ #استنطاق است. شهید صدر در تفسیر موضوعی خودش به آن پرداخته است. مسائل جدیدی که در آیات و روایات هیچ ذکری از آنها دیده نمیشود؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: ذلکِ الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ؛ قرآن را به سخن بیاورید؛ یکی از دلایل بقا و جاودان بودن قرآن همین است که قابلیت پاسخگویی در همه عرصه ها و زمینه ها را دارد؛ اما به شرطی که با روش استنطاقی وارد شوید. چون آیات قرآن صریحا در این موضوع صحبت نکرده است.
درباره این سایت